خـــــــــــانـــــــــه آرام مـــــــن

نسیم خاک کوی تو ، بوی بهار می دهد
شکوفـه زار روی تـو ، بوی بهار می دهد
چو دسته های سنبله ، کنار هم فتاده ای
به روی شانه ، موی تو ، بوی بهار می دهد
چو برگ یاس نو رسی ، که دیده چشم من بسی
سپـیـدی گلــوی تــو ، بوی بهار می دهد
تو ای کبوتر حرم ، ترانه های صبحدم
بخوان که های و هوی تو ، بوی بهار می دهد
برای من که جز خزان ، ندیده ام در این جهان
بهشت آرزوی تو ، بوی بهار می دهد
بوی بهار می دهد

تنت قدمگاه آغاز بودنم شد …
آغوشت بهشت من است “مادر”
قند خون مادر بالاست، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . .
اشک های مادر، مروارید شده است، در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید!
حرف ها دارد چشمان مادر؛ گویی زیرنویس فارسی دارد!
دستانش را نوازش می کنم؛ داستانی دارد دستانش . . .
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت…
ببخش مرا مادر

قاب ِ پشت ِ چشمانت ، چه شیطنتی دارد…!!!
مرا ، در آغوش می كشد…
می بوسد…
اما…
عاشقانه هایم را نمی شنود …!!!

زندگی" باغی " است ؛
که
با عشق" باقی " است.
" مشغول دل " باش ؛ نه " دل مشغول "
بدان اگر " فرهاد" باشی ؛ همه چیز " شیرین " است…

پنجره زیباست اگر بگذارند
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
من از اظهارنظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند

می خواهم زندگی ام را تصفیه کنم
تا هر چه می ماند خوبی های من و تو باشد
می خواهم از نو ببیینم
تا هر چه می بینم زیبایی باشد
می خواهم فرش های خاک گرفته زندگی را بتکانم
تا رنگ ها و طرح های اصیلش نمایان گردد
می خواهم سختی ها را درز بگیرم
تا هر چه آسان گرفتن است رو بیفتد
می خواهم دلها یمان را بسابم
تا مثل قدیم ها نرم نرم شود
می خواهم در قلب هایمان توری بگذارم
تا هیچ وقت دوده نگیرد
می خواهم پنجره نگاه مان را باز کنم
تا بهار دوستی مان پشت در نماند

خوب ترین حس دنیا مال وقتیه که میبینی مامان باباتون عاشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق همن :-x
و من براتون دعـــا می کنـــم ..
دستــتون تو دست کسی کـــه دوستـش داریـد گـره بخـوره!
کـــه خـــودِ خـــودِ خوشـــــــبختیه :-)

مهربانی نقش هر نقاش نیست
هر که نقشی را کشید نقاش نیست
نقش را نقاش معنا میدهد
مهربانی نقش یار است

زندگی بخشنده است وانسان تنگ چشم
گویی میان ادمی و زندگی ورطه ای که برگشتن از ان به شهامت لمس کردن روح خود و درگرگون ساختن راستای ان نیاز دارد

اين صدا از كجاست؟… از باغ است.
باغ گفتي؟… مگر بهار آمد؟
بله آمد… چه شاد، چه شاداب!
گل به ديدار جويبار آمد.
گُل؟… بله گُل… شكفته و خندان
مثل يك نوعروس زيباروي
در هوا بوي پونه پيچيده ست.
بله، او هم نشسته بر لب جوي
راست گفتي، صداي بلبل بود.
پس زمستان چه شد؟ از اين جا رفت؟
بله، او را شكوفه بيرون كرد.
با زمستان سكوت و سرما رفت.

بعضی از آدم ها انقدر نگاهشان
چشم هایشان
دست هایشان
مهربان است که دلت میخواهد
یک بار در حقشان بدی کنی و نامهربانی
وببینی نگاهشان، چشم هایشان ، دست هایشان
وقتی نامهربان میشود چگونه است
در نهایت حیرت، تو می بینی
مهربان تر میشوند
انگار بدیت را با خوبی
نامهربانی ات را با مهربانی
پاسخ می دهند
چقدر خوب است تو را دارم ،تو که جزو این آدمهایی…

وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی‌شوی
وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی‌کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می‌دهم، آن فردا هیچوقت نمی‌آید!
وقتی صبح بیدار می‌شویم دو انتخاب داریم:
برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم،
یا بیدار شویم و رویاهایمان را دنبال کنیم.
انتخاب با توست…

هنر بحث، هنر زندگی و ابزار اصلی گفتگو است.
بحث هرگز مبارزه لفظی نیست و زمانی که طرفین در آن شرکت کنند، باارزش و رضایت بخش است.
بحث روندی نیست که طرف مقابل را از پا در آوریم ، بلکه هنری است که با استفاده از آن می توان با دیگران ارتباط و مذاکره موفقیت آمیز داشت و به نتیجه و خواسته مورد نظر رسید.
بحث موفق وسیله شکست نیست بلکه به طرف مقابل و ما کمک می کند که به خواسته خود برسیم.
گوش دادن مهم ترین هنر بحث و توانایی شنیدن گفته ها و ناگفته ها از بین صحبت دیگران است.

برای کسی که میفهمه هیچ توضیحی لازم نیست .
و برای کسی که نمیفهمه هر توضیحی اضافه است .

شرافت یعنی کار درستی انجام دهید
حتی اگر کسی شما را نبیند

اگر از کسی متنفری، از قسمتی از خودت در او متنفری ؛
چیزی که از ما نیست نمی تواند افکار ما را مشوش کند.

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻠﻨﺪ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻗﺸﻨﮓ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﻧﺎﺯ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﺎﺯ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﺮﺧﺶ ﺍﯾﻦ ﻋﻘﺮﺑﻪ ﻫﺎﺳﺖ 

قاصدکهای خوش خبر ِ سرشار از واژه های شادی
از پیچ و خم های دور فاصله
صدای پای تو را دارند
ای اشک ها ، بی خیال من شوید
من امروز پرم از واژه های رنگارنگ
هل هله ی آغوشم را نمی شنوی؟
دلم صدایت را می خواهد
و لبانم که برای لمس گرمی لبانت بی تابند..

زندگی را بیاموزیم از بلبلی که حتی در قفس هم می‌خواند
پروانه ای که حتی با وجود کوتاهی عمر، از پرواز دست نمی‌کشد
طاووسی که زشتی پاهایش، افسرده‌اش نساخته
کرمی که بی‌دست و پا بودنش، او را از حرکت باز نداشته
جغدی که شب‌ها به مراقبه مشغول است.
عقابی که چشمانش را به هدفش دوخته است
سگی که تو نجس می‌خوانیَش ،اما او به تو وفادار است
گوسفندی که قربانی خوشی‌ها و ناخوشی‌های توست اما باز برایت برکت میاورد
زنبوری که از گل شهد برمی‌آورد و از دشمن دمار…!

قوي ترين آدم ها هميشه کساني نيستند که پيروز مي شوند
بلکه آنهايي هستند که وقتي مي بازند
تسليم نمي شوند