گاهی خدا برایت همه پنجره ها را می بندد و همه درها را قفل می کند…
زیباست اگر فکر کنی آن بیرون طوفانیست
و خدا دارد از تو مراقبت می کند…
برچسبها:
عیب نداره که " تنهایی "
عیب نداره که شبا بدون " شب بخیر " می خوابی …
عیب نداره که جمله ی "دوستت دارم " رو نمیشنوی …
عیب نداره که دل کسی برات " تنگ " نمیشه …
عیب نداره حرفاتو باید تو تختت با " خودت " بزنی …
عیب نداره زیر بارون بدون ☂ ، باید " تنها " خیس شی …
عیب نداره که کسی نیست " درد " هاتو بهش بگی …
عیب نداره گلم ، " خــــــدا بزرگه " اونم تنهاست ،
بدون شب بخیر می خوابه ، دوستت دارم های تورو
میشنوه و دلش برات تنگ میشه !
حرفاتو به اون بزن ، زیر بارون باهاش قدم بزن….
برچسبها:
زندگی سُرسُره بازیست
می کَنی دل از خاک
پله پله تا اوج
می روی تا پرواز
بعد از آن بالا
می خوری سُر آرام
ذره ذره تا خاک..
برچسبها:
برای خودت زندگی کن
کسی که تو را"دوســـــت" داشته باشد…
با تو "می ماند"
برای داشتنت "می جنگد"
اما اگر دوستت نداشته باشد با هر بهانه ای میــــــــرود
برچسبها:
آنهایی که آرام و آهسته در لحظه ها قدم می گذارند
آنهایی که در سکوت ، تردید فردا را می پوشانند
آنهایی که در تاریکی با قدرت کلام ، روز را نوید می دهند
آنهایی که بی سخن با عمق نگاهی ، دوست داشتن را فریاد می کنند
آنهایی که زیر چتر عشق بی منت ، باران را به میهمانی صداقت می برند
آنهایی که بی بهانه جشن دلتنگی را با بوسه ای خاتمه می دهند
…..
را بیشتر دوست دارم…
…
ابراز محبت خالصانه
با تفسیر واقعیت این روزها
همراه با چاشنی خنده
تنها سرمایه ماندگار
در دفتر خاطرات خواهد بود…
برچسبها:
خدایا…
خیلی ها دلمو شکستن؛دیگه تحمل ندارم…
شب بیا باهم بریم سراغشون…
من نشونت میدم؛
تو ببخششون!
برچسبها:
کودکان ستاره های روشنی برای هدایت بزرگسالان هستند. این یک واقعیت است.این فرشته های الهی با چشم های تیز بینشان ،انسان ها ورفتارشان را خوب رصد می کنند!گاهی رفتار ها وافکار پاک ان ها اشک بر چشمان ما جاری می سازند.پاکی کلام وصداقت گفتار عمیقشان به تو می گوید آن ها چه بزرگ متفکران کوچک هستندوان لحظه است که نگاره مهر وتغییر را بر سردر قلبت می آویزی وزمزمه می کنی :
من به دنبالت می گردم کودکی ساده ودوستداشتنی.
من به دنبالت می گردم.دوران شیرین جوانه زدن.
من به دنبالت می گردم بازی های خوب کودکی .
من …
برچسبها:
ریـــشه ی تو، فـــــهم توست
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود که نیرویی پشت آن باشد.
با تمام شدنِ نیرو، سقوط و افتادن سنگ طبیعی است.
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن!!
که چطور از زیر خاک ها و سنگ ها سر بیرون می آورد
و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند
و سربلند می شود.
اگر تو به اندازه ی این گیاه کوچک، ریـــشه داشته باشی،
از زیر خاک و سنگ، و از زیر عـــــادت و غـــــــریزه
و از زیر حـــــرفها و هــــــــــوسها سر بیرون می آوری
و افتخار می آفرینی.
برچسبها:
یک شب آخر
مستی را
تا انتهای آن خواهم رفت
تا خراب خویش را
پیش چشمانم ببینم
غبار از صورتم با اشک خواهد رفت
سر انگشتانم شانه خواهند زد موهایم را
و لبانم بوسه خواهند زند مستی را
آه
صبح که بر آید اگر آباد نشوم
با این من خراب کجاروم ..
برچسبها:
گاهی وقت ها دلت برای خودت تنگ می شود، برای کسی که دوست داشتی؛ ولی نشدی. گاهی برای آرزوها و رویاهایت. گاهی وقت ها دلت نمیخواهد بعضی چیزها را بدانی؛ هرچه نادان تر بمانی، آسوده تر زندگی می کنی. هر چقدر سیاست بدانی؛ بیشتر از دولتمردان بدت می آید. هر چه بیشتر هنر بدانی؛ کمتر از یک نقاشی منظره لذت می بری و وای به روزی که از نمایشنامه سر در بیاوری و برای دیدن تئاتر به سالن نمایش بروی؛ آنوقت است که تمام طول نمایش به این فکر می کنی که کجای این نمایشنامه ایراد دارد و این نویسنده و کارگردان و بازیگران چقدر خوب هستند یا بد. و خوش به حال من که هیچ از اینها سر در نمی آورم و به دیدن تئاترهای مورد علاقه ام می نشینم و به عنوان یک بیننده عامی و نادان از دیدن نمایش لذت می برم و روزم را به پایان می رسانم. اما افسوس، کاش روانشناس نمی شدم. آنوقت بود که دلم میخواست با ذوق و شوق به برنامه تلویزیونی که دکتر جلالی، یا دکتر موتابی، یا حتا این دکتره که همه جا هست و از تحلیل فیلم گرفته تا اختلالات زناشویی در تلویزیون بحث می کند نگاه می کردم؛ می بینی حتا نامش هم یادم نمی آید. کاش روانشناس نبودم و پیش خودم فکر می کردم که حتماً روانشناس ها با یک نگاه می فهمند چه شخصیتی داری و از این تصور مشعوف میشدم. کاش روانشناس نبودم و سری کتابهای آنتونی رابینز را می خواندم و پیش خودم و در جمع های مختلف می گفتم؛ من هم دستی بر آتش روانشناسی دارم! کاش روانشناس نبودم و وقتی اسم فروید را می شنیدم؛ پیش خودم با یک تصور مبهم خوب یا بدی؛ همانگونه که در دینی سال سوم دبیرستان خوانده بودم؛ از وی ذهنیتی شیاطینی داشتم و فکر می کردم که چقدر آدم هوسرانی بوده که سکس را در غرب آزاد کرده! کاش روانشناس نمیشدم و از صحبت های عجیب و غریب یک تازه روانکاو در یک همایش یا ورک شاپ لذت میبردم و پیش خودم می گفتم که این خانم دکتره چقدر کارش درسته پسر! همه چی رو میدونه و تحلیل می کنه! کاش روانشناس نمیشدم و به همه روانشناس ها می گفتم روانکاو! و تفاوت بین روانشناس و روانپزشک را نمیدانستم! کاش روانشناس نبودم و وقت مشاوره می گرفتم و میترسیدم از اینکه به خانواده ام بگویم که وقت روانشناس دارم؛ نکند بگویند که دیوانه شده!
برچسبها:
کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش مثل آب مثل چشمه سار
گوشه نیلوفری را تر کنیم
ما همه روزی از اینجا می رویم
کاش این پرواز را باور کنیم
برچسبها:
هر آینه که زیبایی را میبینی،
به یاد آر که در فضایی مقدس هستی.
میگویم در هر جا:
در چهره یک انسان،
درچشمان یک کودک،
در گلبرگهای یک نیلوفر،
یا در بالهای پرندهای در پرواز،
در رنگ رنگ یک رنگین کمان،
یا در سکوت یک صخره.
هر جا که زیبایی میبینی،
به یاد آر که در فضایی مقدس هستی
خداوند نزدیک توست …..
برچسبها:
می شود رفت و زودتر به مقصد رسید…
می شود با شتاب رفت و گل های کنار جاده را ندید…
حیف است اما!
رهگذر کمی آهسته تر…
اینجا زندگیست!!
برچسبها:
1. اعتقاد (Belief)
روزی که مردم برای نزول باران دعا می کردند ، فقط یک دختر بچه با چتر آمده بود، این یعنی اعتقاد.
2. اعتماد (Trust)
احساس یک کودک یکساله را که به بالا پرتاب می کنیدو شادمانه می خندد رااعتمادمی نامند …. چراکه او یقین دارد شما او را خواهید گرفت،
3. امید (Hope)
هر شب به رختخواب می رویم بدون اطمینان که روز بعد زنده از خواب بیدار شویم. ولی همیشه برای فردابرنامه داریم، این یعنی امید.
زیباست که با اعتقاد، اعتماد و امید زندگی کنیم .زیرا اعتماد تخریب شده هرگزترمیم نمی شود .
برچسبها:
زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾــــــــﺪ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺣﺲ ﻧﺴﯿــــــــﻢ
ﺑﺎ ﮐﻤــــــــــﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﻫــــــﻮﺍﯼ ﺧﻨﮏ ﺍﺳﺘﻐﻨﺎ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾــــــــﺪ ﮐﺮﺩ
ﮔﺎﻩ ﺑــــــــﺎ ﯾﮏ ﺩﻝ ﺗﻨﮓ
ﮔﺎﻩ ﺑﺎﯾــــــــﺪ ﺭﻭﯾﯿﺪ ﺩﺭ ﮐﻨـــﺎﺭ ﭼﺸﻤﻪ ﺩﺭ ﺷﮑﺎﻑ ﯾﮏ ﺳﻨﮓ
ﺑﻪ ﺍﻣﯿــــــــﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺎ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛــــــــﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮﻧــــــﺪ
ﮔﺎﻩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻨﺪﯾــــــــﺪ
ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻭ ﻧــــــــــﻮﺭ ﻭ ﺻﺪﺍ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﯾــــــﺪ ﺑﻮﺩ
ﮔﺮ ﭼﻪ ﻏــــــــﻢ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﻔﺸﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿــــــــﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻗﺪﻣــــــﯽ ﺍﺳﺖ.
برچسبها:
قویترین مرد دنیا هم که باشی ..
محتاجی ..
محتاج لبخندهای عاشقانه ی یک زن ، فراموش نکن . . .
برچسبها:
کم کم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت
اینکه عشق تکیه کردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند
و شکستهایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازی
که خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیست
..
.
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم هستی
که خیلی می ارزی
و می آموزی و می آموزی
با هر خداحافظی
یاد می گیری
برچسبها:
اگرنمیتوانی پرواز کنی بدو……
اگر نمیتوانی بدوی راه برو……
اگر نمیتوانی راه بروی سینه خیز برو…………..
امـــــــــــــــــــــــــــــــا
هر کاری میکنی سعی کن حرکت به جلو رو ادامه بده…
برچسبها:
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
به جنون صلابت صخره کوهسار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
برچسبها:
کوک کن ساعت خویش!
اعتباری به خروس سحری نیست دگر
دوش می خورده و برخاستنش دشوار است !
کوک کن ساعت خویش
که موذن شب پیش دسته گل داده به آب
و در آغوش سحر رفته به خواب …….. !
و در این شهر سحرخیزی نیست
و سحر نزدیک است….
برچسبها: