یادم باشد بگویمت . . .
دیگر از آن لبخند ها آن هم ناگهانی نثار چشمهای بی قرارم نکنی دلم طاقت این همه عاشقی را ندارد
عزیز من . . .
مهربان که می شوی دلم بیشتر برایت تنگ می شود دست هایت کجاست که کنار بزند این همه دلتنگی را
با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کنم و جاده های رفتنت را خط خطی
چه کنم از این خواب ها که هر شب مرا به آغوش تو می آورد
و صبح با اشک از تو جدایم می کند
کدام روز مال من میشوی؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: