پاییز که می شود انگار از همیشه عاشق ترم وچشمانم همه جا
نقش دیدگان تورا جستجو می کند پاییز که می شود….
با باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت:
پیش می روم….
و مقابلت به رقص درمی آیم…
پاییز که می شود بی قراری هایم را در باغچه کوچکی
می کارم و آرام آرام قطره های باران را
که روزهاست در دامنم جمع کردم
به باغچه می نوشانم میدانم تا آخر پاییز
تمام بی قراری هایم شکوفه خواهد داد…!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: