به که باید دل بست؟
به که شاید دل بست؟
سینه ها جای محبت همه از کینه پر است!
هیچ کس نیست که فریاد پر از مهرتورا گرم پاسخ گوید.
نیست یک تن در این ره غم آلود قدمی را به محبت پوید...
خط پیشانی همه جمع خط تنهایی است
خنده ها می شکفد بر لب ها تا که اشکی شکفد بر سر مژگان کسی
از وفا نام مبر آن که وفا خواست کجاست؟
سخن از عشق مگو
عشق کجاست؟
دوست کجاست؟
گل اگر در دل باغ برتو لبخند زند بنگرش
دست گرمی که از عشق بفشارد دستت را به همه عمر مخواه
در دل چاه گر سرکنی یا از سرغم آه کنی خنده ها بر غم تو دختر مهتاب کند
درد خود را در دل چاه مگو چاه هم با من و توبیگانه است.......
نظرات شما عزیزان:
ای خداااااااااااااااا
دوست بدارم کسانی را، که دوستم ندارند
عشق بورزم به کسانی، که عاشقم نیستند
محبت کنم به کسانی، که محبتی در حقم نکردند
بگریم با کسانی، که هرگز غمم را نخوردند
و بخندم با کسانی،
که هرگز شادیهایشان را با من قسمت نکردند.
و بازهم مطالبتون مثل همیشه زیبا بود...
برچسبها: