می روی
تمام که نمیشوی
تنها میروی و من
به رد پایت
که روی زندگی ام مانده
خیره می شوم…
عباس معروفی
مرا به وسعت آینه ها تماشا کن
هزار تکه شدن را دوباره معنا کن
منم، همین من ِ تا چند لحظه پیش از این
ببین شکسته شدم، خوب تر تماشا کن
هزار آینه، تصویرهای تو در تو
مرا میان هزاران هزار، پیدا کن
مرا به حرمت همین چند قطره اشکی که
به پای حضرتتان ریخت، نذر اینجا کن
هزار قفل بدون کلید آوردم
تو قفل های دلم را یکی یکی وا کن
شبیه مصرع پایانی ِ رباعی ها
مرا خلاصه ترین اتفاق دنیا کن..
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: