عشق است که روح بیگانگی را از ما می گیرد
و از روح دوستی و مهر سرشارمان می سازد
اوست که موجب آمیزش و حشر و نشر می شود
اوست که ناظر جشن ها و رقص ها و نذرهاست
اوست که خوشخویی می بخشد و ترشرویی را می زداید
موهبتش موهبت نیک خواهی است نه کین خواهی و بدخواهی
او راه رامش و نرم خویی است ، مهر عظیم است
خردمندان را به تامل و خدایان را به شگفتی وا می دارد
آن که از او محروم است می طلبدش ،
و آن که از نعمت درک او برخوردار است چون گنجی عزیزش می دارد
هر کس بویی از عشق ببرد ، شاعر می شود.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: