برای بعضی دوست داشتن چون تجارت است اول همهی تلاش و نیروی شان را بکار میگیرند که آنچه میخواهند به دست آورند به هر دری میزنند تا بخود نشان دهند میتوانند آن دوست داشتنی را مال خود کنند! چه خودخواهانه دست و دلباز میشوند تا دانه بپاشند و دامی بگسترانند تا بشود یا نشود!!… ولی اگر شد که تنها برای خود افتخار تصاحب را میبینند نه لذت دوست داشتن را و اگر نشد غمگین اند که چرا نتوانستند تصاحب کنند نه آنکه حیف که آن دوست داشتنی از دست رفت!!
و اما عشق…. چه باید گفت ؟! عشق دیگر هیجانات موقت در کار نیست میل به تصاحب هم نیست میل شدید به حضور است حضوری که قلبات را بلرزاند! انجاست که دیگر میخواهیم طعم هر لحظه با هم نوشیدن را هم دیوانه وار احساس کنیم…
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: